Saturday 31 May 2014

http://democtatori.blogspot.com/2012/03/blog-post.html

مجتبی خامنه‌ ای فرزند سید علی خامنه ای رهبر کنونی نظام جمهوری اسلامی ایران است. نام سید مجتبی بعد از گلایه های کروبی مبنی بر دخالت وی در جریان رقابت انتخاباتی سال 84، داشت به بوته فراموشی سپرده می شد، اما روند حوادث اخیر و مواضع تند پدرش در برابر معترضان و اصلاح طلبان مجددا نام او را بعنوان یکی از حامیان جدی احمدی نژاد مطرح کرد. برخی رسانه‌ ها مجتبی را تند رو تر از پدرش ارزیابی کرده‌، گرچه که وی تاکنون در رسانه‌ ها ظاهر نشده ‌و اطلاعی از مواضعش نیز در دست نیست.

چندی پیش روزنامه گاردین در تحلیلی نوشت که مجتبی خامنه ‌ای ضمن آنکه در مجاب کردن پدرش به حمایت از احمدی نژاد درسال ۱۳۸۴ نقش داشته‌، در سرکوب مردم نیز دست دارد. به نوشته این روزنامه آیت الله خامنه‌ ای نیز گرایش به رهبر شدن فرزندش است. جوان 40 ساله که سابقه دوستی با سعید امامی به دلیل سفر مشترکشان در سال 67 به انگلیس دارد، این روزها یکی از موثرترین عوامل کودتای منجر به پیروزی احمدی نژاد شناخته می شود.

سید مجتبی حسینی خامنه ای کیست؟


سید مجتبی حسینی خامنه ای سال 1348 در تهران (بنا به روایتی مشهد) متولد شد. خانواده اش آخوند مسلک بودند. پدرش سید علی از آخوندهای پیرو آیت الله خمینی در مشهد بود. پدربزرگش سید جواد نیز از روحانیون مشهور زمان خود در مشهد بود. مادرش خجسته نام دارد. مجتبی دومین فرزند خانواده است، برادر بزرگتر وی مصطفی، دو برادر کوچکترش محسن و میثم نام داشته و دو خواهرش نیز بشری و هدی نام دارند. فرزندان پسر غیر از میثم همگی در حال حاضر معمم هستند. دوران کودکی اش در خیابان نایب السلطنه نزدیک مدرسه علوی و در همسایگی خانواده رفسنجانی و حوالی میدان آذربایجان گذشت. وی به مدرسه علوی رفت و از آغاز تا پایان در همان مدرسه مشغول به تحصیل بود. پیش از انقلاب کودک بود و پس از انقلاب نیز مشغول تحصیل.

مختصری در مورد خانواده، برادران و خواهران

پدرش، سید علی خامنه ای، از روحانیون ساده زیست و مبارز پیش از انقلاب بود. وی تحصیلات خود را در حوزه های مشهد، نجف، قم تکمیل کرده و از شاگردان آیت الله خامنه ای بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی محسوب می شد. وی سوابق متعدد زندان و تبعید پیش از انقلاب دارد و آنچنان که گفته می شود خویی شاعرمسلک و دستی نیز به ساز داشته است. برخی از نزدیکان وی می گویند که او ارتباط نزدیکی با استاد احمد عبادی برترین نوازنده ستار تاریخ معاصر ایران داشته و از مجلس درس وی نیز استفاده برده است. پس از انقلاب تا سال 60 به ترتیب، عضو حزب جمهوری اسلامی، معاون وزارت دفاع، سرپرست سپاه، امام جمعه تهران به پیشنهاد آیت الله منتظری و نماینده اولین دور مجلس از سوی مردم شهر تهران بود. پس از آن دو دوره متوالی رئیس جمهوری اسلامی ایران بود. علی خامنه ای در ابتدای انقلاب به عنوان روحانی طرفدار دکتر شریعتی که در مقابل انتقادات از شریعتی سرسختانه از او دفاع می کرد شناخته شده است. او اول سیگار و بعد پیپ می کشید و گفته شده است که به دستور آیت الله خمینی اعتیادش را ترک کرد. سید علی خامنه ای با محافل شعرای مشهد از جمله شفیعی کدکنی، محمد مختاری، م. آزرم ( نعمت میرزازاده)، اخوان ثالث رابطه داشت و در جلسات شعر مشهد شرکت می کرد.

با مرگ آیت الله خمینی، خبرگان رهبری در تلاش برای یافتن رهبری تازه با استناد به خاطره آیت الله رفسنجانی مبنی بر پیشنهاد رهبری آقای خامنه از سوی آیت الله خامنه ای و خواب آیت الله اردبیلی مبتنی بر موافقت رهبری فقید انقلاب، حجت السلام خامنه ای یک شبه از هیئت پیشین در آمد و به مقام فقاهت و آیت اللهی صعود کرد. تا پیش از آن آیت الله خامنه ای از روحانیون نواندیشی محسوب می شد که برای ایجاد تعادل در نظام سیاسی کشور ضروری شمرده می شود. پس از آن آیت الله خامنه ای هرچه بیشتر به جناح تندرو نزدیک شده، قدرتش را نیز گسترش داد. آیت الله خامنه ای به دلیل شراکت در دو پرونده آمیا و میکونوس از سوی برخی مراجع قضایی بین المللی تحت تعقیب است. وی در انتخابات سال 84 و 88 از محمود احمدی نژاد حمایت کرد. همچنین در میان مردم وی متهم به فرماندهی کودتایی است که منجر به ریاست جمهوری مجدد احمدی نژاد شده است.

عمویش، سید هادی خامنه ای از مبارزین دوران انقلاب و اصلاح طلبان پس از انقلاب است. وی از اعضای موسس مجمع روحانیون مبارز است که در سال ۱۳۷۲ روزنامه جهان اسلام و سال ۱۳۷۹ روزنامه حیات نو را منتشر کرد. که این روزنامه به دستور دادگاه ویژه روحانیت توقیف شد. شایان ذکر است که احضار وی به دادگاه در ارتباط با پرونده شهرام جزایری و به دلیل دریافت 500 میلیون تومان، جنجال بسیاری در محافل سیاسی بوجود آورد.

عمه اش، سیده بدری همسر شیخ علی تهرانی است. علی تهرانی روحانی فعال در دوران انقلاب اسلامی و عضو مجلس خبرگان رهبری از شهر مشهد بود که پس از انقلاب کم کم از روحانیون حکومتی فاصله گرفت و در فروردین ۱۳۶۳ به عراق که در آن زمان با ایران در حال جنگ بود، گریخت و در آنجا پناهنده سیاسی شد. پس از آن در اردیبهشت ۱۳۶۴ همسرش (بدری حسینی خامنه‌ای) نیز به همراه ۳ دختر و ۲ پسرش بطور غیرقانونی از میانه جبهه‌ها به عراق نزد وی رفتند. سال ها بعد، و در زمان جنگ خلیج وی به همراه خانواده اش با ضمانت آیت الله خامنه ای به ایران بازگشت.
پس از 22 خردادماه امسال و با اعلام پیروزی احمدی نژاد در انتخابات، نام مجتبی بیشتر از همیشه شنیده شد. این بار گفته می شد که در پس کودتای انتخاباتی که منجر به پیروزی احمدی نژاد شد، سید مجتبی و حمایت آیت الله خامنه ای قرار دارد. اما علت اینکه آیت الله خامنه ای سعی دارد با ساختن گروه جدیدی از مجتهدین جوان به یاری موسسه امام مصباح یزدی، مجلس خبرگان را به دست جوانانی بسپارد که با فرزندش انس دارند و از سوی دیگر وی را برای رهبری پس از خویش آماده سازد. همچنین به دلیل نوع تفکر سید مجتبی و آیت الله خامنه ای آنها دست به اقداماتی زدند تا مهندس موسوی، منتخب مردم به ریاست جمهوری نرسیده و محمود احمدی نژاد برای نیل به مقصود یعنی جلوگیری از به قدرت رسیدن مشارکت و سازمان مجاهدین به این مقام منصوب شود.

اما یک منبع حوزوی در قم در این باره می گوید هرچند این ها امروز شایعه است اما ممکن است بعدها به واقعیت برسند. اینکه سیدمجتبی بتواند پس از رهبری از سوی خبرگان منصوب شود فعلا به یک جوک شبیه است، چرا که بسیاری از اعضای خبرگان به این مقام نزدیکترند. اما بعید نیست با توجه به اینکه آیت الله خامنه ای تازه 70 سال سن دارد و بیماری لاعلاجی ندارد طی سال های آینده وی خود را بیش از پیش نشان داده و به این شایعات جامه عمل بپوشاند. رسانه ها عادت دارند برخی افراد را بزرگ کنند آنقدر که بعد خودشان هم از آنها می ترسند، نمونه اش مصباح یزدی و امروز هم سید مجتبی؛ "به اعتقاد من خیز سید مجتبی برای رهبری امروز تنها شایعه است." او اضافه می کند سال 78 مجتبی به قم آمد، آن زمان حتی معمم هم نبود چطور ممکن است در این کوتاه زمان به این درجه رسیده باشد؟ کدام عقل سلیم می پذیرد؟ این ها شایعاتی است که مردم می سازند وگرنه او حداکثر حجت السلام است.

سید مجتبی حسینی خامنه ای در سال 78 با دختر دکتر غلامعلی حدادعادل که آن ایام تنها استاد دانشگاه و عضو فرهنگستان بود ازدواج کرد. حداد عادل درباره کیفیت ازدواج فرزندش می گوید که همسر رهبری بار اول سال 77 زمانی که دخترش 17 ساله بوده و در سال چهارم دبیرستان درس می خوانده با آنها تماس گرفته است. او گرچه دختر را برای پسرش می پسندد اما استخاره بد می آید به همین علت ازدواج سر نمی گیرد. یک سال بعد دوباره اقدام برای خواستگاری کردند. مادر سید مجتبی دختر را پسندیده بود، برای همین بار دیگر استخاره کرد و چون خوب آمد به خواستگاری می آیند؛ "پس از مقدمات کار، یک روز پسر آقا و مادرش با یک قواره پارچه به عنوان هدیه برای عروس آمدند و صحبت کردیم و پس از رفتن آقا مجتبی، نظر دخترم را پرسیدم، ایشان موافق بودند. بعد از چند روز خدمت آقا رفتیم. آقا فرمودند آقای دکتر! داریم خویش و قوم می شویم. گفتم چطور؟ گفتند خانواده آمدند و پسندیدند و در گفتگو هم به نتیجه کامل رسیده اند، نظر شما چیست؟ گفتم آقا! اختیار ما دست شماست. آقا فرمودند نه! شما، دکتر و استاد دانشگاهید و خانمتان هم همین طور. وضع زندگی شما مناسب است، اما زندگی من اینطور نیست. اگر بخواهم تمام زندگی ام را بار کنم، غیر از کتاب هایم یک وانت بار می شود. اینجا هم دو اتاق اندرون و یک اتاق بیرونی است که آقایان و مسئولین در آنجا با من دیدار می کنند. من پول ندارم خانه بخرم. خانه ای اجاره کرده ایم که یک طبقه مصطفی و یک طبقه هم مجتبی زندگی می کند. شما با دخترت صحبت کن که خیال نکند حالا که عروس رهبر می شود، چیزهایی در ذهنش باشد. ما این طور زندگی می کنیم. اما شما زندگی نسبتا خوبی دارید. حالا اگر ایشان بخواهد وارد این زندگی شود، کمی مشکل است."

حداد عادل سپس به زندگی ساده دخترش در قم اشاره می کند و اینکه آنها از ازدواج فرزندش در نهایت سادگی برگزار شده و حتی حلقه داماد نیز مربوط به آیت الله خامنه ای بوده است. به روایت حداد مراسم آنقدر ساده بوده که "شام به آیت الله خامنه ای نرسید و ایشان شب عروسی تنها تکه ای نان خوردند"! داستان نان شب عروسی مجتبی خامنه ای، مانند داستان بلوکه شدن یک میلیارد و ششصد میلیون دلار در حساب او در لندن که اخیرا از سوی برخی سایت ها مطرح شده از جمله معماهایی است که همچون معماهای دیگر زندگی سیاسی ایران است که روزی گشوده خواهد شد .مرگ بردیکتاتور-یاحسین میرحسین

Tuesday 25 March 2014

kd

ایت الله سید محمد مهدی دستغیب در گذشت:

بوسیله ی خمینی در سال1360تا14 اسفند1392 تولیت شاهچراغ را عهده دار بود سپس به حکم خامنه ای جای خودرا به علی اصغر دستغیب داد.درحالی که خانوادهی ایشان می گویند بر اثرفشارهای سیاسی در نجف تاب نیاورده و دارفانی را وداع گفته
رسانه های رژیم فوت ایشا را بخاطر کهولت سن بیان میکنند (بازهم دروغ)جای بسی تعجب است که چرا پس از عزل ایشان توسط خامنه ای در نجف بدنبال فشارهای سیاسی کشته می شود؟؟؟اقای خامنه ای بسه !!!چقدر میکشی!!!صداشم در نمیاری